ارتباط درمانی
ارتباط یک مفهوم وسیع است و برای افراد مختلف معانی متفاوتی دارد . هیچ گروه یا سازمانی نمیتواند بدون برقراری ارتباطات وجود داشته باشد و وجود ارتباط ضعیف باعث تضاد و تعارض بین افراد میشود.
انسانها تقریباً 70%ساعت بیداری خود را در ارتباطات مختلف نظیر نوشتن ،خواندن ،صحبت کردن و گوش کردن میگذرانند یک ایده یا نظریه تا زمانی که به دیگران منتقل نشود و توسط آنان درک نشود عملاً سود و فایدهای ندارد.
یک تعریف ساده از ارتباط همان انتقال پیامهای کلامی و غیرکلامی میان فرستنده و گیرنده است.
فرایند ارتباط شامل 5 عنصر است
پیام
کانال ارتباطی
گیرنده
بازخورد
دو نوع ارتباط وجود دارد
1)ارتباط کلامی 2)ارتباط غیرکلامی
ارتباط غیرکلامی شامل پیامهایی است که بدون استفاده از کلمات ارسال میشود و شامل اجزا و نمادهایی مثل حرکات بدن ،ژستها ،حرکات چهره و زبان اعضای بدن یا تن گفتار است .اینگونه پیامها میتواند پیامهای کاملتری را به شنونده منتقل کند.
ارتباط کلامی شامل ارتباط نوشتاری و گفتاری است و به شکلهای مختلفی ما میتوانیم این ارتباط را برقرار کنیم مثل ارتباط رودررو ،تلفنی و یا استفاده از نامهها گزارشها و شبکههای کامپیوتری
کانالهای ارتباطی
ارتباط در سازمان میتواند رسمی و یا غیررسمی باشد
ارتباط رسمی:
در چارت سازمانی ترسیمشده است و در آن سلسلهمراتب اداری ،مسئولیتها و اختیارات مشخصشده است.ارتباط رسمی افقی ،عمودی یا مورب است.
ارتباط عمودی خود به دو صورت ارتباط رو به بالا یا صعودی و ارتباط رو به پایین یا نزولی است.
ارتباط نزولی یا رو به پایین پیامهایی را در برمیگیرد که از مقامات ارشد به زیردستان میرسد و معمولاً ماهیت هدایتی دارد که میتوان از این نوع ارتباطات به ابلاغ سیاستها ،دستورالعملها و خطمشیها نام برد.
ارتباط صعودی یا رو به بالا پیامهایی است که از زیردستان به مقامات بالا فرستاده میشود و کاربردهای گوناگونی دارد نظیر آگاه نمودن مقامات بالاتر از پیشرفت کارها ،انعکاس دادن مشکلات و بازگویی مسائل جاری به مدیران ارشد.
ارتباط افقی:ارتباط بین اعضای گروهها یا بخشهای همسطح یا بین افراد همطراز در سازمان که ماهیت هماهنگکننده دارد . این ارتباطات گاهی بهصورت غیررسمی باعث تسریع در کارها میشود که خود باعث به وجود آمدن تعارض و تضاد در سازمان میشود که باعث نقص ارتباطات عمودی میشود. برای همین اگر این ارتباطات افقی با حمایت و کمک مقامات بالاتر صورت بگیرد که در این صورت بسیار سودمندتر میشود.
ارتباط مورب:بدون به وجود آمدن سلسله مراتبی ایجاد میشود مثل ارتباط مدیر پرستاری با واحد تغذیه یا پزشکان بیمارستان
ارتباطات غیررسمی:
ارتباطی که در هر جهت بهصورت آزادانه حرکت میکند و معمولاً به آن شایعه (grapevine) میگویند.
دراینارتباط ،سلسلهمراتب سازمانی و چارت سازمانی را نادیده میگیرند و در جهت تأمین نیازهای مختلف گروههای غیررسمی جریان پیدا میکند.
سه ویژگی مهم شبکه ارتباط غیررسمی عبارت از:
1)در جهت تأمین منافع افراد گروههای غیررسمی درون سازمان شکل میگیرد
2)بیشتر اعضا و افراد گروهها آن را بیش از شبکه رسمی قبول دارند
3)توسط مدیریت سازمان تحت کنترل قرار نمیگیرد و آزادانه حرکت میکند
چگونگی از بین بردن شایعه در سازمان:
شبکه غیررسمی ،اطلاعات و ارتباطات عموماً در واکنش به شرایط مبهم و بی اطمینانی ،پرتنش و مهم شکل میگیرد و اگر این شرایط دوام داشته باشد این شبکه هم گسترش پیدا میکند. در بسیاری موارد نمیتوان شایعات را بهطورکلی از بین برد ولی تا حد زیادی با تمهیداتی که مدیران و رهبران به کار میبرد میتوان شایعات را کنترل کرد
این تمهیدات شامل:
- شفافسازی اطلاعات 2) آمادگی کارکنان قبل از هرگونه تغییری 3)مشاوره گرفتن از آنها
ارتباط مؤثر ویژگی
کارکنان درمانی باید به ارتباط مؤثر با بیماران متعهد باشند و باید از مهارتهای ارتباطی در سطح بالایی برخوردار باشند و آن را از اولویتهای برنامههای درمانی قرار دهند.
گروه پرستاری و پیراپزشکی باید بداند که یکی از مسائلی که باعث موفقیت درمان میشود وجود یک شبکه ارتباطی قوی است .مهارتهای ارتباطی ازجمله مهارتهایی هستند که باید کارکنان آنها را بداند و یاد بگیرند این مهارتها عبارت از
1)مهارت داشتن گوش شنوا2 )مهارت خوب و شمرده صحبت کردن 3) قانع کردن بیمار4) ،تمرکز حواس هنگام برقراری ارتباط 5) مهارت همدلی 6)مهارت تماس چشمی 7)مهارت پرسش کردن 8)مهارت کنترل خشم
زیربنای برقراری ارتباط مؤثر داشتن گوش شنوا است .شنود مؤثر ،مهارت ارتباطی بسیار مهم و فوقالعاده مشکلی است که باید در همه کارکنان درمانی آن را داشته باشند و هنگام ارتباط با بیمار در حالیکه با او تماس چشمی برقرار میکنند و تمرکز حواس بر روی صحبتهای بیمار دارند از مهارت گوش کردن استفاده کنند.
کارکنان درمانی باید اجازه دهند که بیماران و همراهان آنها بهراحتی با گروهدرمانی خود ارتباط برقرار کنند و عقاید و دیدگاههای خود را آزادانه بیان کنند . ارتباط باید دوجانبه باشد. اگر بهطور مثال اگر یک بیمار که در لیست عمل قرار دارد، جراحی او به دلایل مختلف به تعویق افتاد پرستاران باید مهارت ارتباط کلامی با بیمار را بدانند .باید با بیمار با صبر و حوصله ارتباط برقرار کنند و بامهارت پاسخگویی و مهارت کنترل خشم مشکل بیمار و همراهان او را حل کنند.
همیشه گروه پرستاری از خود این مشکل را دارند که چرا باوجود خدمات زیادی که به بیماران میدهند و بسیاری از این خدمات در حیطه وظایف آنها نیست چرا درنهایت بیشترین شکایات را از جانب بیماران دارند و بیماران با دلخوری بیمارستان را ترک میکنند.
جواب این سؤال این است که ما در برقراری ارتباط مؤثر با بیماران مشکلداریم و ما نمیتوانیم در حد فهم و نیاز با بیمار ارتباط برقرار کنیم و توضیحات کافی به بیمار نمیدهیم و همیشه با این جمله کلیشه ای که برو از دکترت بپرس و ما اطلاعی از روند درمانی تو نداریم، سعی میکنیم ارتباط را قطع کنیم.
علت همه این نواقص آن است که متأسفانه گروه پرستاری سواد برقراری ارتباط مؤثر ندارند و نمیتوانند نیازهای بیمار را از طریق برقراری ارتباط موثر مرتفع کند.
حقیقت تلخ آن است که فلسفه اصلی پرستاری نادیده گرفته میشود و در گروه درمان گروه پرستاری کارهایی را انجام میدهد که وظیفه اصلی پرستاری محسوب نمیشود البته تبحر داشتن در مسائل درمانی مثل اینتوبه کردن بیمار در کوتاهترین زمان بسیار خوب است ولی وظیفه اصلی گروه پرستاری که برند این حرفه محسوب میشود آن است که پرستاران بهعنوان یک حامی و معلم و یک مدیر بر روی بیمار نظارت دارند و از او مراقبت میکنند .در حقیقت نقطه تمرکز پرستاری روی مراقبت است و کار اصلی گروه پرستاری مراقبت(caring) است و ) curing) کار اصلی پرستاری به شمار نمیرود.
بیمار از پرستار توقع دارد که با او صحبت کند و با صمیمیت هنگام ورود به بخش با روی گشاده به استقبال او برود و با لمس ا و بتواند پرستار با او ارتباط برقرار کند و او مشکلات خود را بتواند به پرستار بگوید و بیمار، پرستار را مشاور و حامی و امین خود میداند.
همه اینها مبتنی بر این مسئله است که پرستار علم کافی در زمینه ارتباط مؤثر داشته باشد و از علوم روانشناسی و جامعهشناسی در زمینه ارتباط با بیمار اطلاعات کافی داشته باشد.
مثلاً اگر به دلایلی همراهان بیمار با تندخویی با پرستار صحبت میکند و قصد ایجاد مجادله را دارند و باید پرستاران در ترک مجادله پیشقدم باشند و به بیمار و خانواده او بگوید که حق با شما است و همیشه سعی کنند که نیمهخالی لیوان را ببینند و با بیمار همدلی کنند.یا اگر همراه بیماری که پدر 80 ساله خودش را ازدستداده به او نگوید که عمر خودش را کرده بود بلکه باید به صحبتهای همراه گوش دهد و شنونده خوبی باشد و همراه با او تاسف بخورد و درک عمیق داشته باشد.
شناسایی بیمار |پایش| مجتمع آموزشی پژوهشی درمانی خیّرین سلامت